20 اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال- بخش اول

اندیکاتور چیست؟

یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می باشند. اندیکاتورها درواقع نقش یک راهنما را برای تحلیلگر دارند و به تحلیلگر کمک می کنند تا تحلیل دقیق تری از شرایط و روند بازار داشته باشد. اندیکاتورها مثل علائم راهنمایی رانندگی جاده برای یک راننده هستند. همانطور که علائم راهنمایی و رانندگی به رانندگان می فهماند که کجا سرعت خود را کاهش دهند، کجا نمی توانند پارک کنند و یا به کدام خیابان نمی توانند وارد شوند، اندیکاتورها نیز به تریدرها می فهمانند که کجا و در چه قیمتی باید ارز یا سهام مورد نظر خود را بخرند و یا کجا باید از معامله خود خارج شوند و ... . اندیکاتورها به وسیله فاکتورهای مشخص نمودارها مثل قیمت، حجم، زمان و ... و با استفاده از توابع و فرمول های ریاضی و آمار، می توانند شاخص های دقیق تری برای تحلیل قیمت ارائه دهند. در واقع هر اندیکاتور مثل یک ماشین عمل می کند که فاکتورهای ساده ای مثل قیمت، زمان و ... را در یک سمت ماشین دریافت می کند و در طرف دیگر، شاخص های پیچیده تر، پرکاربردتر و البته دقیق تری برای تحلیل قیمت ارائه می دهد. تحلیلگران تیم بست سیگنال با کمک چندین اندیکارتور، سیگنال ارز دیجیتال با بیشترین سود را به شما معرفی میکنند. در این مجموعه مقالات قصد داریم 20 مورد از پرکاربردترین اندیکاتورهای دنیا را در چهار بخش به شما معرفی کنیم. با ما همراه باشید.

اندیکاتور MA - میانگین متحرک

1- اندیکاتور  Moving Average (MA) یا میانگین متحرک

میانگین های متحرک انواع مختلفی دارند و یکی از پرکاربردترین و البته ساده ترین اندیکاتورها برای تشخیص روند بازار محسوب می شوند. انواع مختلفی از اندیکاتورها بر حسب کاربردشان وجود دارند. دسته ای از آنها روند قیمت را مشخص می کنند، دسته ای نوسانات قیمت را و دسته ای دیگر هم مربوط به حجم های نمودار هستند. میانگین های متحرک جزئی از دسته اول می باشند، یعنی به طور کلی روند بازار و اینکه بازار در حال حاضر صعودی است یا نزولی را مشخص می کنند.

در صورتی که بخواهیم میانگین متحرک را محاسبه کنیم، نیاز به دو فاکتور داریم: یکی تعداد دوره زمانی مد نظر ما و دیگری طول دوره زمانی. برای مثال می گوییم که میانگین متحرک در 10 دوره یک ساعته اخیر، برابر با 40هزار دلار است. به همین صورت، این دو فاکتور برای اندیکاتور نیز مشخص می شود، مثلا وقتی می گوییم SMA 8 در تایم فریم 15 دقیقه ای، منظورمان این است که میانگین متحرک در 8 دوره 15 دقیقه ای اخیر محاسبه شده است. این تعریف ممکن است کمی گیج کننده باشد، در ادامه با ما همراه باشید تا روش کار SMA را به زبان ساده تر مشخص کنیم.

درواقع میانگین متحرک، میانگین قیمت را در دوره های مشخص در گذشته محاسبه می کند. فرض کنید می خواهیم SMA 5 را در تایم فریم یک ساعته محاسبه کنیم. اگر بر فرض ساعت در حال حاضر 11 صبح باشد، باید ببینیم 5 کندل یک ساعته اخیر در چه قیمتی بسته شده اند. یعنی قیمت بسته شدن در ساعت های 11، 10، 9، 8 و 7 صبح را در نظر می گیریم. حال اگر از این 5 قیمت میانگین بگیریم، میانگین متحرک ساده را در ساعت 11 به دست آورده ایم. اگر به جای SMA 5 می خواستیم SMA 10 را حساب کنیم، کافی بود، 10 ساعت به عقب بیاییم و قیمت های بسته شدن در این 10 ساعت اخیر را باهمدیگر جمع و بر 10 تقسیم کنیم. یا اگر می خواستیم همان SMA 5 را در تایم فریم 15 دقیقه ای محاسبه کنیم، کافی بود 5 بار به اندازه 15 دقیقه به عقب برگردیم و هربار قیمت بسته شدن را در کندل های 15 دقیقه ای در نظر بگیریم و سپس از آنها میانگین بگیریم.

بنابراین اگر میانگین های متحرک را در هر زمان مشخص کنیم و آنها را به هم وصل کنیم، یک نمودار منحنی بر راستای نمودار قیمت ایجاد می شود. می دانیم که نمودارهای قیمت، نوسانات زیادی دارند و شاید نتوان روند کلی بازار  را به وسیله نمودار قیمت آن تشخیص داد. اما میانگین متحرک با میانگین گرفتن از قیمت های قبلی، به نوعی نمودار قیمت را صاف و ساده می کند. یعنی نوسان های قیمت معمولا در میانگین متحرک گرفته می شود و روند کلی بازار و اینکه بازار صعودی است یا نزولی، در آن مشخص می شود.

مسلما هرچه دوره SMA بزرگتر باشد و از تایم فریم بزرگتری استفاده کنیم، نوسانات قیمت نیز به مقدار کمتری در میانگین متحرک نشان داده خواهد شد. برای مثال SMA 100 نسبت به SMA 15 نمودار صاف و ساده تر و با نوسانات کمتری است که می تواند روند قیمت را در بلند مدت به خوبی نشان دهد. اما باید در نظر داشت که میانگین متحرک صرفا روند قیمت را بر حسب قیمت های گذشته مشخص می کند. زیرا در فرمول آن از قیمت های گذشته برای میانگین گرفتن استفاده می شود و در نتیجه نمی توان از آن به عنوان یک شاخص قطعی برای ادامه دار بودن یک روند استفاده کرد.

اندیکاتور EMA - Moving Average Exponential

2- اندیکاتور EMA (Exponential Moving Average) یا میانگین متحرک نمایی

در قسمت قبل راجع به میانگین متحرک ساده و نحوه محاسبه آن صحبت کردیم. یک مشکل اساسی در میانگین متحرک ساده وجود دارد و آن هم «ساده» بودن آن است! میانگین متحرک ساده قیمت های بسته شدن در کندل های اخیر را باهم جمع می کند و سپس  از آنها میانگین می گیرد، بدون هیچ عملیات اضافه ای. این مورد باعث می شود که نوسانات ناگهانی قیمت هم در میانگین متحرک ساده محاسبه شوند و به این طریق، در شرایط التهاب بازار، شاید میانگین متحرک ساده گزینه مناسبی نباشد.

فرض کنید می خواهیم میانگین متحرک ساده را در 5 دوره یک ساعته اخیر محاسبه کنیم. کندل 5 ساعت پیش عادی است، اما در زمان کندل 4 ساعت پیش یک خبر بد  در بازار منتشر می شود و یک موج فروش موقتی در بازار شکل می گیرد. به این صورت، کندل 4 ساعت پیش به صورت غیرعادی نوسانی و منفی خواهد بود. اما بعد از آن با فروکش کردن موج فروش در بازار و بازگشتن بازار به حالت عادی، کندل های بعدی (یعنی کندل 3، 2 و یک ساعت پیش) به حالت عادی باز می گردند و روند طبیعی را در پیش می گیرند. میانگین متحرک ساده به سادگی از قیمت بسته شده در این 5 کندل میانگین می گیرد و منفی بودن غیر عادی کندل 4 ساعت پیش باعث می شود که میانگین متحرک ساده نیز به صورت غیرعادی پایین باشد. این مورد باعث می شود که یک روند نزولی به اشتباه در نمودار SMA نشان داده شود و باعث به اشتباه افتادن تریدها شود.

اما فرمول EMA یا میانگین متحرک نمایی کمی با نوع ساده آن متفاوت است و عملیات های بیشتری روی قیمت انجام می دهد. در میانگین متحرک نمایی، قیمت های اخیر بازار اهمیت بیشتری دارند. در نتیجه اینکه در چند کندل گذشته بازار چه اتفاقاتی روی داده است، اهمیت کمتری پیدا می کند و این مهم است که بازار در حال حاضر و در کندل های اخیر چه وضعیتی داشته است.

اگر بخواهیم این ویژگی میانگین متحرک نمایی را در مثال قبل بررسی کنیم، میانگین متحرک نمایی به کندل یک ساعت پیش اهمیت بیشتری از کندل دو ساعت پیش می دهد. به این معنی که در فرمول محاسبه میانگین، به قیمت بسته شدن در کندل یک ساعت پیش ضریب بالاتری نسبت به قیمت بسته شدن در کندل دو ساعت پیش نسبت می دهد. در ادامه نیز این فرمول به همین شکل ادامه پیدا می کند. یعنی کندل دو ساعت پیش مهم تر از کندل سه ساعت پیش و کندل سه ساعت پیش نیز مهم تر از کندل 4 پیش است و ... . با این حساب، اتفاقی که در کندل 4 ساعت پیش رخ داده بود و باعث ایجاد یک کندل غیرعادی شده بود، از اهمیت کمی برخودار می شود و در نتیجه این نوسان قیمت خود را در نمودار EMA نشان نخواهد داد.

بازار ارزهای دیجیتال، بازاری است که به شدت به اخبار و اتفاقات واکنش نشان می دهد. حتما مشاهده کرده اید که با انتشار یک توییت نامناسب، یک خبر بد و یا یک جو روانی نامناسب، بازار چه واکنشی نشان می دهد و به سرعت، خصوصا در تایم فریم های کوتاه مدت، کندل های منفی و غیرعادی تشکیل می شود و پس از آن نیز با فروکش کردن جو روانی بازار، به حالت عادی خود باز می گردد. با توجه به این ویژگی بازار ارزهای دیجیتال، استفاده از اندیکاتور EMA نسبت به اندیکاتور SMA ارجحیت دارد و باعث می شود که ما در تشخیص روند کلی بازار با توجه به نوسانات آن به اشتباه نیفتیم.

اندیکاتور MACD

3- اندیکاتور MACD (مَک‌دی)

اندیکاتور MACD یا Moving Average Convergence Divergence در واقع همگرایی ها و واگرایی های در میانگین های متحرک را بررسی می کند. در این اندیکاتور از میانگین متحرک نمایی (EMA) به جای میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده می شود تا همانطور که قبلا گفتیم، نوسانات مقطعی قیمت تاثیری در تحلیل نداشته باشد.

اندیکاتور مک دی از سه بخش تشکیل شده است:

خط MACD:

 این خط، درواقع اصل و پایه اندیکاتور مک دی می باشد. معمولا برای رسم این خط، از EMA12 و EMA26 استفاده می شود. به این صورت که تفاضل میانگین نمایی با دوره 12 رو از میانگین نمایی با دوره 26 محاسبه می کنند و نمودار آن را رسم می کنند.

خط سیگنال:

برای رسم خط سیگنال، معمولا از EMA9 استفاده می شود. به این صورت که تفاضل میانگین متحرک نمایی با دوره 9 را از خط MACD محاسبه می کنند و خط سیگنال به این شکل رسم می شود.

بنابراین خط مک دی، روند کند تغییرات قیمت را نشان می دهد و خط سیگنال، روند تند تغییرات قیمت را. در اندیکاتور مک دی از همگرایی ها و واگرایی های این دو خط می توان به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش استفاده کرد.

توجه کنید که اعداد 9، 12 و 26 اعداد پیش فرض و پیشنهادی برای استفاده از اندیکاتور مک دی هستند و هر تریدر بر حسب استراتژی معاملاتی خود می تواند از دوره های دیگری هم استفاده کند.

هیستوگرام:

 علاوه بر دو خطی که گفته شد، در اندیکاتور مک دی یک هیستوگرام به صورت نمودارهای میله ای نیز رسم می شود. این هیستوگرام، درواقع اختلاف خط مک دی از خط سیگنال را در هر لحظه مشخص می کند و این اختلاف در دو طرف خط صفر نشان داده خواهد شد. درواقع هرگاه هیستوگرام بالای صفر باشد، نشان دهنده تفاضل مثبت و هرگاه پایین خط صفر باشد، نشان دهنده تفاضل منفی است.

 

اما برای استفاده از این اندیکاتور می توان از تقاطع های دو خط سیگنال و مک دی و همچنین روند هیستوگرام کمک گرفت. هرگاه خط سیگنال، خط مک دی را رو به بالا قطع کند، می تواند نشان دهنده تغییر روند بازار از نزولی به صعودی باشد و بلعکس. در مورد نمودار هیستوگرام هم باید بگوییم که هرگاه هیستوگرام مثبت باشد، به این معنی که بالای خط صفر قرار داشته باشد، می توان بازار را صعودی در نظر گرفت و هر زمان که هیستوگرام منفی باشد و پایین خط صفر قرار بگیرد، می توان بازار را نزولی در نظر گرفت.

اندیکاتور ایچیموکو - Ichimoku

4- اندیکاتور ICHIMOKU (ایچیموکو)

اندیکاتور ICHIMOKU KINKO HYO یا ICHIMOKU CLOUD یکی پرکاربردترین و کامل ترین اندیکاتورهای دنیا می باشد. اندیکاتور ایچیموکو اولین بار توسط ژاپنی ها و برای معاملات برنج به کار گرفته شد. بنابراین می توان از این اندیکاتور در هر بازاری مثل ارزهای دیجیتال، فارکس، بورس و ... استفاده کرد. ایچیموکو در نگاه اول خیلی پیچیده به نظر می رسد، اما اگر با مفهوم خطوط مختلف آن و کاربرد هرکدام آشنا شوید، تبدیل به یکی از ساده ترین اندیکاتورها می شود که کاربرد چندین و چند اندیکاتور مختلف را یکجا جمع کرده است. کاربرد ایچیموکو در تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:

مشخص کردن روند بازار و قدرت آن روند:

با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو دیگر نیازی به ترسیم خطوط روند ندارید و همین اندیکاتور به سادگی خطوط روند را به شما نشان می دهد. همچنین ایچیموکو قدرت خریداران و فروشندگان را در هر لحظه باهم مقایسه کرده و به این طریق نیز روند بازار و البته قدرت آن روند را مشخص می کند.

مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت:

 علاوه بر خطوط روند، خطوط حمایت و مقاومت نیز به سادگی و بدون نیاز به دستی رسم کردن آنها در این اندیکاتور مشخص می شود. اهمیت خطوط حمایت و مقاومت از این جهت است که شما می توانید با استفاده از آنها نقطه خروج و یا سیو سود را مشخص کنید و یا تغییر روند بازار را با این برخورد به این خطوط پیشبینی کنید.

مشخص کردن حد سود و حد ضرر:

با استفاده از ابزارهای مختلف ایچیموکو می توان برای یک معامله، حد سود و ضرر نیز تنظیم کرد. معمولا با استفاده از اندیکاتورهای دیگر، باید از یک اندیکاتور برای مشخص کردن نقاط ورود و خرج به بازار و از یک اندیکاتور دیگر برای مشخص کردن حد سود و ضرر استفاده کنید. اما ایچیموکو هردو مورد را درون خود جای داده است و دیگر نیازی به تعویض اندیکاتور نخواهید داشت.

مشخص کردن نقاط بازگشت قیمت:

 خطوط و نقاط برگشتی مخصوصا در شرایط ریزش و اصلاح بازار بسیار مهم هستند و می توانند تا حد زیادی مشخص کنند که بازار تا چه قیمتی ریزشی خواهد بود و از چه قیمتی به روند صعودی خود باز خواهد گشت. اندیکاتور ایچیموکو این مورد را نیز می تواند مشخص کند و به همین دلیل است که آن را یکی از کامل ترین اندیکاتورها می شناسند.

 

در اندیکاتور ایچیموکو اصطلاحی به نام ابر ایچیموکو (ICHIMOKU CLOUD) دارد. درواقع هنگامی که ایچیموکو را روی نمودار قرار می دهیم، یک حالت ابرمانند مشخص می شود که به وسیله دو خط در بالا و پایین محدود شده است، و علاوه بر این دو خط نیز معمولا 3 خط دیگر در اندیکاتور ایچیموکو وجود دارد که شاخصه های دیگر تحلیل را مشخص می کنند. بنابراین در کل 5 خط داریم:

Kijun Sen: کیجون سن که به آن خط استاندارد، پایه و یا مبنا هم گفته می شود، به این صورت محاسبه می شود: میانگین بالاترین سقف و پایین ترین کف قیمت در 26 دوره گذشته.

Tenkan sen: تنکان سن یا خط تاخیری به این صورت محاسبه می شود: میانگین بالاترین سقف قیمت و پایین ترین کف قیمت در 9 دوره گذشته.

Chikou Span: چیکو اسپن که به آن نمودر چرخشی هم گفته می شود، درواقع همان نمودار خطی قیمت در 26 دوره گذشته است. یعنی قیمت بسته شدن 26 کندل قبلی به هم وصل می شود.

Senkou Span A: سنکو اسپن A یکی از خطوطی است که در اطراف ابر ایچیموکو قرار داشت. این خط، از تنکان اسپن و کیجون سن میانگین می گیرد و برای 26 دوره بعد رسم می شود.

Senkou Span B: سنکو اسپن B نیز خط دیگری است که در اطراف ابر موکو قرار داشت. این خط نیز در 52 دوره گذشته از بالاترین سقف و پایین ترین کف میانگین می گیرد و به این وسیله آن را برای 26 دوره بعدی نیز رسم می کند.

 از روندها و همچنین برخوردهای این خطوط با یکدیگر می توان به عنوان سیگنال ارز دیجیتال برای خرید و یا فروش استفاده کرد که چند مورد از آنها را به طور خلاصه شرح می دهیم:

·        ابر ایچیموکو و خطوط سنکو اسپن که پیرامون آن قرار دارند، به عنوان ابزاری برای مشخص کردن خطوط حمایت و مقاومت به کار می روند.

·        کیجون سن، به نوعی یک میانگین متحرک بلند مدت برای قیمت به شمار می رود و به وسیله آن می توان روند و حرکت قیمت را در میان مدت و بلند مدت تحلیل کرد. علاوه بر این، شاخصی برای تعیین نحوه حرکت قیمت در دوره های آینده می باشد. از مقایسه آن با نمودار قیمت می توان روند قیمت در آینده را پیشبینی کرد.

·        تنکان سن، اندیکاتوری برای مشخص شدن روند بازار در کوتاه مدت است و به نوعی مشابه میانگین متحرک کوتاه مدت عمل می کند.

·        چیکو اسپن هم معمولا برای سیگنال خرید یا فروش به کار می رود. به این صورت که از تقاطع های آن با نمودار قیمت، به عنوان سیگنال استفاده می شود.

توجه کنید که ایچیموکو کاربرد بسیار گسترده ای دارد و توضیح کامل خطوط و ابزارهای آن و نحوه استفاده از آنها در تحلیل تکنیکال، در این مقاله که برای معرفی انواع اندیکاتورها نگارش شده است، نمی گنجد. بنابراین توضیحات کامل پیرامون ایچیموکو و نحوه استفاده به همراه کانفیگ های مختلف آن برای بازار های فارکس و ارز دیجیتال را در آینده در یک مقاله مجزا ارائه خواهیم کرد.

اندیکاتور RSI

5- اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یکی از معروف ترین اندیکاتورها از دسته اندیکاتورهای مومنتوم می باشد. اندیکاتورهای مومنتوم برای تشخیص قدرت یا ضعف قیمت به کار می روند. به این صورت که معمولا محدوده بندی شده اند و نقاط اشباع خرید و فروش را می توانند مشخص کنند. نمونه از این نوع اندیکاتورها یعنی اندیکاتور MACD را قبل معرفی کردیم که آن هم به صورت محدوده ای اطراف خط صفر نشان داده می شود.

اما اندیکاتور RSI یا Relative Strength Index را بررسی کنیم. ترجمه این عبارت، یعنی شاخص قدرت نسبی. بنابراین همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست، ضعف و یا قدرت قیمت در زمان های مختلف به صورت نسبی محاسبه می شود و این اندیکاتور را شکل می دهند. به این معنی که RSI حرکات رو به بالای قیمت و قدرت این حرکت‌ها را اندازه گیری می کند و در مقابل نیز حرکت های رو به پایین و قدرت آنها را هم اندازه گیری می کند. سپس با در مقابل قرار هم دادن قدرت حرکات صعودی و نزولی، با استفاده از فرمول های پیچیده ریاضی که جای بحث راجع به آنها نیست، یک شاخص از میزان قدرت قیمت که بین عدد 0 تا 100 در نظر گرفته می شود را به ما می دهد.

در اندیکاتور RSI علاوه بر ابتدا و انتهای بازه یعنی 0 و 100، دو نقطه خیلی مهم نیز وجود دارند. سطح 70 برای اندیکاتور RSI معمولا به عنوان سطح اشباع خرید شناخته می شود، یعنی زمانی که شاخص قدرت قیمت (RSI) از سطح 70 بالاتر قرار گیرد، می توان گفت که خریدارهای بازار قدرت بالایی دارند و قیمت را به سطح اشباع رسانده اند. همچنین سطح 30 نیز به عنوان نقطه ای مهم برای مشخص شدن اشباع فروش شناخته می شود. به این معنی که هرگاه شاخص قدرت قیمت یا همان RSI از سطح 30 پایین تر قرار بگیرد، می توان گفت که قدرت فروشنده های بازار بالاست و قیمت وارد محدود اشباع فروش شده است.

علاوه بر کاربرد اصلی RSI یعنی مشخص شدن قدرت قیمت و نقاط اشباع، این اندیکاتور کاربردهای گسترده دیگری نیز در مشخص کردن خطوط روند، خطوط حمایت و مقاومت و همچنین همگرایی و واگرایی دارد. که توضیح کامل آنها در این مقاله نمی گنجد و در آینده راجع به این اندیکاتور، انواع کاربردها و تنظیمات آن به صورت اختصاصی صحبت خواهیم کرد.